عبد الکریم سروش چندی پیش در گفتگو با روزنامه "دی تسایت" آلمان، در پاسخ به سوالی در مورد تحولات آینده ایران، نقش رهبری را در رقم خوردن این تحولات کمرنگ دانسته و گفته است: "به نظر من آقای خامنهای دیگر بر فراز نیروهای متخاصم قرار ندارد، بلکه خود جزئی از مشکل است." وی همچنین در اظهاراتی عجیب ، برخلاف مواضع همفکران خود در اتاق فکر جنبش سبز، نوک پیکان اتهام را از روی احمدی نژاد برداشته و سهم وی در مشکلات پیش روی جنبش سبز را ناچیز دانسته و و این بار سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، را به عنوان مشکل اصلی معرفی می کند و می افزاید:"... به نظر ما مشکل اصلی احمدینژاد نیست، او تنها بازیچهای در دست سپاه پاسداران است؛ به همین خاطر یکی از خواستههای ما جلوگیری از فعالیتهای اقتصادی سپاه است."
سروش که پیش از این و در کوران حوادث پس از انتخابات و ناکامی از به پرواز در آمدن روح پوپر بر فراز تهران، با نوشتن نامه ای اتشین، رهبری را به عنوان عامل اصلی ناکامی های جنبش سبز مورد عتاب و اهانت قرار داده بود، این بار با عبور از مقام معظم رهبری و احمدی نژاد، سپاه پاسداران را به بهانه ورود آن به فعالیت اقتصادی، مورد حمله قرار داده است.
مروری بر مواضع پدرخوانده های داخل و خارج نشین جریان سبز به سادگی، نیت سروش را از به زبان آوردن این سخنان قابل فهم تر می کند.
جریان فتنه ابتدا، با دروغ بزرگ تقلب در انتخابات، درصدد مخدوش نمودن و زیر سوال بردن مشروعیت دولت احمدی نژاد، برآمد تا به این وسیله اذهان عموم را نسبت به عملکرد رهبری در تنفیذ حکم ریاست جمهوری و حمایت ایشان از احمدی نژاد، مغشوش نموده و نوعی تشکیک و تردید و بی اعتمادی در فضای جامعه نسبت به عدالت مقام اول مملکت ایجاد نماید. در این بین، عده ای هر روز و شام با شنیدن صوت زیبا و آهنگین دجال، در خیابان ها به دنبال آن راه افتاده و نقش پیاده نظام جریان فتنه را ایفا نمودند و در تمام راهپیمایی های مناسبتی روز قدس، 13 آبان، 16 آذر و روز عاشورا با یک اشاره ارباب خود، به خیابان ها ریخته و به رای اکثریت ملت دهن کجی کردند تا رسید به 22 بهمن، روز میثاق ملت ایران با انقلاب اسلامی، که سران خارج نشین فتنه، برای اجرای هر چه بهتر آن، از تمام ظرفیت های حیوانی و انسانی خود استفاده کردند و عاقبت، با حضور میلیونی مردم ایران در حمایت از انقلاب و رهبری، حباب جریان سبز جلوی چشم آن ها ترکید و چشم آن ها را به شدت سوزاند.
22 بهمن که به زعم بانیان اصلی آشوب های پس از انتخابات، بهترین فرصت برای تحقق رویای دیرینه آن ها بود، به تاریخی ترین روز مذلت و خواری و حقارت این جریان تبدیل شد و آن ها دومین اشتباه خود را که ناشی از پیش بینی کوته بینانه تحلیلگرانشان بود در پرونده سیاسی خود به ثبت رساندند. اولین آن مربوط به زمان انتخابات بود که برای جذب آرای خاموش به نفع خود، شعارهای روشنفکرانه و تبلیغات همه قشر پسند، سر دادند و پیروزی قطعی را از آنِ خود دانستند. که البته بعدا دیدیم که این آرای خاموش طلبکار شدند و برای بازپس گیری رای خود در خیابان ها فریاد زدند: "موسوی، کروبی، رای ما رو پس بدید!"
دومین اشتباه بزرگ این جریان هم در روز 22 بهمن و غلط از آب درآمدن پیش بینی های گردانندگان آن به تحقق پیوست.
استقبال گرم مردم از احمدی نژاد و طرد مفتضحانه ی موسوی، خاتمی و کروبی از سوی مردم و حتی هوشیاری مردم در مواجهه با هاشمی با سردادن شعار "هاشمی، هاشمی، بصیرت، بصیرت" به سران خارج نشین فتنه، اثبات کرد که تیرهای آن ها برای هدف قرار دادن شخص اول و دوم مملکت به خطا رفته است. و حالا پس از تمام آن ناکامی ها و مشاهده محبوبیت و مقبولیت روز افزون رهبری و احمدی نژاد نزد مردم، دکتر سروش نه رهبری و نه احمدی نژاد را مشکل اصلی نمی داند بلکه این سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است که از نظر او گرداننده اصلی تمام این ماجراهاست و شاید اگر سروش رویش می شد می گفت: مردم به خاطر سپاه از نظام حمایت می کنند.
سروش فکر اینجا را کرده که در حلقه دوستان و آشنایان هریک از ما، حداقل یک نفر، عضو سپاه پیدا می شود و هستند کسانی که در لباس سپاه، آتو می دهند دست دیگران؛ و بی خبران را نسبت به عملکرد کل سپاه بدبین می کنند. و با موجی که در جهت تخریب سپاه پاسداران مدت هاست به راه افتاده، کافیست تا چند نفر به این صورت نسبت به سپاه بدبین شده و در محافل و مجالس عمومی و خصوصی، به بلندگوی تبلیغات سوء علیه سپاه تبدیل شوند. آن وقت است که سروش، دیگر از سوی خامنه ای و احمدی نژاد احساس خطر نمی کند.
خوب است بدانیم که اگر گروهک تروریستی جند ا... به سرکردگی عبدالمالک ریگی، برای مقابله با سپاه، از طریق ترور و با عملیات سخت وارد عمل شد، سروش و همفکران او با جنگ نرم، به مقابله با سپاه برخاسته اند.
اتفاقا عبدالمالک ریگی هم پس از آنکه بخش عمده سهام مخابرات از سوی بنیاد تعاون سپاه خریداری شد، نقشه به شهادت رساندن جمعی از فرماندهان سپاه را عملی نمود و اینک سروش، عَلمَ مبارزه ی نرم با سپاه را برافراشته است.
عبدالمالک ریگی همانگونه که فرمانده نیروی زمینی سپاه، او را به انتقام سختی وعده داده بود، بالاخره، دستگیر شد.
آیا سروش نباید از این عاقبت، عبرت بگیرد؟
دستگیری فاتحانه ی خون آشام جنایتکار، حرامی خیانتکار، این جرثومه ی پلیدی، عبدالمالک ریگی را به تمام بشر دوستان تبریک می گویم و به همین مناسبت سه روز جشن عمومی اعلام می شود.
عکس عبدالمالک ریگی 24 ساعت قبل از دستگیری (اینجا)
تصاویری دلخراش از جنایات ریگی (اینجا)
فیلم سربریدن یکی از گروگان ها توسط گروهک ریگی (اینجا)
اعلام آمادگی گروهک ریگی برای آموزش نظامی به هواداران جنبش سبز در دی ماه(اینجا)
سایر اخبار مربوط به دستگیری و جنایات ریگی (اینجا)